درج پانزدهم
این مطلب را به صورت کامل در ادامه مطلب مشاهده کنید
درج پانزدهم
این مطلب را به صورت کامل در ادامه مطلب مشاهده کنید
درج نهم
گفتیم که در ابتدا مسیر اسلامی برای انقلاب تعیین نشده بود بلکه اگر دولتی با خصوصیات ازادی بخش وجود داشت مردم اعتراضی نمی کردند در آن دوره هم هنوز قانونی وجود نداشت که بگوید رهبر حتما باید چه ویژگی هایی را داشته باشد.
از گفته های بالا می توانیم نتیجه بگیریم که هر کسی که ویژگی های یک رهبر داشت شانسش برای رهبری با امام کاملا مساوی بود اما از طرفی هم امام خود را به مردم تحمیل نکرده بود و این مردم بودند که امام را به عنوان رهبر پذیرفتند.
این گفته برای آن است که کسی نگوید امام انقلاب کرد تا رهبر شود شاید که بیشتر مشکلات انقلاب بر دوش امام بود.
درج هشتم
در گفته های پیش گفتیم که هر انقلابی اگر رهبر نداشته باشد افراد آن دچار دو یا چند گانگی شده و همین از عوامل اصلی شکست انقلاب های متعدد در کشور های عرب زبان است.
اما در ایران وجود رهبری قوی و کاربلد فتنه های دشمنان این انقلاب را به موقع شناسایی و دفع می کردند حال باید گفت اگر امام نبود شاید این انقلاب هنوز راه نیافتاده فلج میشد.
رهبری امام خمینی فقط مربوط به این نمی شود که ایشان باعث عدم از بین رفتن یکپارچگی انقلابیون شدند بلکه ایشان مسیر انقلاب را برای انقلابیون روشن کردند راهی که پر از سنگ و دست انداز بود که هر کدام آن ها به تنهایی کافی بود برای از بین بردن کل انقلابیون اما این املم بود که راه را بی خطر تحویل مردم داد این جملات را اینگونه بیان نکنید که امام در این راه آسیبی ندید بلکه شاید اکثر این خطرات نسیب خود امام میشدند و از سر راه بر داشته می شدند.